شب یلـــدا و فقـــرا ....

 

شب اول فصل زمستون، بلندترین شب سال، شب اصیل ایرانی!شب برف، شب سرما، شب شلوغی، شب مهمونی و شب نشینی، شب خرید، شب دور هم جمع شدن فامیل، شب پدربزرگها و مادربزرگها، شب انار، شب هندونه، شب آجیل و شکلات و شیرینی، شب فال و دیوان حافظ، شب خاطره، شب.

 

فراموش نکنیم همین شبی که واسه خیلی از ماها اینهمه معنی داره و تقریباً یکی از شبهای شادمونه، واسه خیلی ها هیچ تفاوتی با شبهای دیگه که نداره هیچ، تازه ممکنه واسشون بدتر و تلخ تر از شبهای دیگه هم باشه!!!شبی که ما فقط می خوریم(می بلعیم!؟)و می ریزیم و می پاشیم و از هر دری میگیم و می خندیم، خیلی ها غصه های فراوونی تو دلاشون انبار شده!

1itaxm29phs2ycnugr1q.jpg

یاد مریضها و مریض دارها هم بکنیم
یاد ایتام و نیازمندان
یاد اونایی که یه همچی شبی(و حتی شبهای دیگه هم)رنگ هندونه و انار و آجیل و شکلات و ... رو نمی بینن!یاد گرفتارها، یاد مقروضین و اونایی که دینی به گردنشونه، یاد اسیران و زندانیان بی گناه
یاد اونایی که هیچکس رو ندارن بهشون سر بزنه(و نه فقط امشب تنهان که همه ی شبهاشون، پره از تنهایی و بی کسی!)یاد اونایی که گرفتار مصیبت و عزا هستند
یاد اونایی که به هر دلیل از خانواده هاشون دورن
یاد خیلی از اونایی که امشب و دیگر شبها رو تو خانه های سالمندان می گذرونن! یاد اونایی که پارسال شب یلدا بین ما بودند و امسال دیگه نیستند!(و حالا اسیر خاک شدند)


یاد اونایی که دیروز و دیروزها مثل ما(و حتی بهتر و بالاتر از ما)واسه خودشون کسی بودن و امروز چرخ روزگار، زمین گیرشون کرده و تنها!یاد...

yalda2.jpg


بیاید واسه همه ی این آدمها(و اونایی که تو ذهن شما میآد و من ننوشتم)دعا کنیم که گرفتاریها و مصائبشون حل بشه!بیاید خدا رو شکر کنیم که نعمت سلامتی و شادی کنار هم بودن رو بهمون داده! دعا کنیم واسه شفای مریضها
دعا کنیم واسه سلامتی جسم، شادی دل و خنده واقعی خودمون و عزیزانمون
واسه همه ی اونایی که جایی تو دلمون دارن و حقی بر گردنمون

مگه خودت ...

دیدم که دو نفر با هم گرم صحبت بودن می خندیدند و خوشحال بودن دست تو دست هم راه میرفتن کاشکی هیچ وقت این خوشی هاشون تموم نشه . خیلی دلم می خواست که جای یکی از اونا بودم یا منو هم تو بحث شون دعوت می کردند.اما نه کار اشتباهی بود این شیرینی صحبت وقتی که دونفر باهمند شیرینه و وقتی کسی بیاد اون لذت رو نداره.یه لحظه خواستم برم و از لحظه تلخ جدایی واسشون بگم ،بگم که بهش خیانت میکنه .بگم که  میذاره میره ،هیچ وقت هم پشت سرشو نگاه نمیکنه ،تنهات میذاره،این همه محبت و قول و قرارارو فراموش میکنه. 


نتونستم ،به خودم گفتم ،مگه یادت رفته خودت عاشق بودی ،مگه تو نبودی که با اینکه دکتر گفته بود زیاد راه نرو مخصوصا تو هوای سرد،بعد از مرخصی از بیمارستان ،چله زمستون زنگ زدی و گفتی میخای ببینمت،با هم تا ساعت 11 شب 4 ساعت پیاده خیابونها رو می گشتین.مگه تو نبودی که سرما رو حس نمی کردی درد بخیه رو نمیفهمیدی فقط اون گرمی رو که تو نگاش بود رو میفهمیدی حالا اخه اون گذاشت و رفت ، پشت سرش رو هم نگاه نکرد ، خیلی آدم ...
نه نه اشتباه نکن ،شاید تو نتونستی واسش بمونی ،شاید تو استحقاق این و که اونو داشته باشی  رو نداشتی.
اون خیلی وقتا پشت سرش رو نگاه می کرد اما تو نبودی ،وقتی هم که داشت ازت دور می شد دیگه مطمئن بود که تو نیستی واسه همین نگاه نکرد.
اگه میخوای دیگه کسی رو از دست ندی کمی فکر کن.
این گفته استادم دکتر شیری که میگه:اگر عشق زمینی را بدون مهارت آغاز کنی چه بسا هرگز عشق فرازمینی را تجربه نکنی.....دردهای بزرگ برای هر روحی همیشه خوب نیست، بعضیها از همه زندگی کینه به دل میگیرند .
آره راست میگه من از زندگی کینه بدل داشتم .بدون اینکه چیزی یاد بگیرم عاشق شدم واسه همین هنوز هم نمیدونم کجای کارم