شعری که به دلم نشست

سلام به همگی 

       چند ساعت پیش  با اقوام دور هم جمع شده بودیم و یکی تار میزد و یکی می خوند ، دور هم شادی میکردیم 

       چند تا از آهنگهای قدیمی آذری روخوندیم ولی تو اون چند تا آهنگ یکی بود که همون بیت اولش منو دیوونه کرد.دیگه بقیش رو نفهمیدم. خواستم این جا بنویسم تا اگه از دوستان کسی بقیش رو بلد بود واسم بنویسه 

آغاش باشین دا لک لک یووا باغلار گدر         یار سون اوغلان هارا آغلار گدر؟ 

روی درخت لک لک لونه می سازه و میره     اما پسری که عاشق شده به کجا گریان خواهد رفت؟ 

 

 

 

با اجازتون